
به گزارش آرانیوز از اهواز، میزگرد تخصصی «ظرفیتهای فرهنگی و هنری ایران و عراق؛ فرصتها، چالشها و راهکارها» حاصل چندین سال تجربه میدانی، تعاملات هنری و بررسیهای کارشناسی فعالان فرهنگی استان خوزستان در حوزه دیپلماسی فرهنگی با کشور عراق است. این مجموعه گفت و گوها با تمرکز بر شناخت مخاطب، آسیبشناسی زیرساختها، و تحلیل ظرفیتهای بومی در قالب نشستهای تخصصی و تبادل نظر میان هنرمندان، مدیران فرهنگی و پژوهشگران برگزار شده است.
این میزگرد با هدف تدوین چارچوبی عملیاتی برای ارتقاء تعاملات فرهنگی میان ایران و عراق به بررسی ابعاد مختلف ارتباطات مردمی، ظرفیتهای هنری، نقش رسانه، و الزامات اجرایی در حوزههای شعر، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، ترجمه و آموزش پرداخت. در این مسیر، تجربه زیسته هنرمندان در عراق، تحلیل رفتار مخاطب عراقی و ارزیابی مدلهای موفق فرهنگی در منطقه بهعنوان منابع اصلی شناخت و طراحی راهبرد مورد استفاده قرار گرفتهاند.
برنامه پیشنهادی این گروه، مبتنی بر یک نگاه منسجم فرهنگی، تلاش دارد راهکارهایی مشخص در سطح عملیاتی ارائه کند؛ بهگونهای که نهادهای فرهنگی، دانشگاهها و گروههای مردمی بتوانند با تکیه بر واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی منطقه در مسیر توسعه تعاملات فرهنگی گام بردارند. در این طرح، نکاتی از جمله فقدان راهبرد بلندمدت، پراکندگی اجرایی، غفلت از مخاطب خاص و ضعف زیرساختهای فرهنگی در استانهای مرزی مورد توجه قرار گرفته است.
خبرگزاری آرانیوز در اهواز با برگزاری میزگردی با حضور جمعی از فعالان فرهنگی، هنرمندان و کارشناسان رسانه، سعی در تبیین دقیقتر این ظرفیتها و بررسی راهکارهای پیشنهادی برای تقویت دیپلماسی فرهنگی میان ایران و عراق دارد.در این میزگرد، چهره هایی چون مجید منادی، محمد شهباز گهرویی، امیر عبیداوی، جعفر سواعدی و دیگر فعالان فرهنگی استان خوزستان حضور داشتند و دیدگاههای خود را در محورهای مختلف این تعاملات مطرح کردند.
تعاملات فرهنگی با عراق فاقد راهبرد مشخص است / ضرورت شناخت مخاطب و حفظ هویت تمدنی
مجید منادی، مشاور حوزه بین الملل معاون حقوقی و استان های وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان این نشست با اشاره به تجربههای اخیر در تعاملات فرهنگی با اقلیم کردستان عراق و کشور آذربایجان از نبود راهبرد مشخص در برنامههای فرهنگی ایران انتقاد کرد و اظهار داشت: در تعاملات فرهنگی، هنوز نمیدانیم دقیقاً دنبال چه هستیم. نه مسئولان، نه هنرمندان، نه نهادهای اجرایی تصویر روشنی از هدف ندارند. در حوزه اقتصاد، هدف مشخص است؛ اما در فرهنگ، حتی نمیدانیم چه موضوعاتی را باید دنبال کنیم.
وی با اشاره به هشدار استاد حزبابی از شاعران برجسته عربی استان، در رابطه با خطرات برداشت نادرست در تعاملات فرهنگی عنوان کرد: برخی نگاهها انفعالیاند، برخی دیگر صرفاً تأثیرپذیر. بهجای تأثیرگذاری، خودمان تحت تأثیر قرار میگیریم. ظرفیت بالایی برای تعامل وجود دارد، اما در عمل، بخشی از مسیر ناقص میماند.
منادی با تأکید بر حفظ هویت فرهنگی در اجراهای بینالمللی عنوان کرد: در برنامههای نمایشی، باید مشخص باشد که ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران اجرا میکنیم، نه اینکه صرفاً چون در بصره هستیم، خود را شبیه مخاطب کنیم؛ مثال روشن آن، تفاوت برخی موارد مانند پوشش است. در مجموع آنچه که موجب جذابیت و اثربخشی می شود همین تفاوتها است. و باید با یک راهبرد مشخص و البته باز تعاملات برقرار باشد و نتیجتا یک رفت و برگشت محتوایی باشد. باید آثار مثبت را دریافت و برخی توانمندی های ویژه فرهنگی و هنری کشور و استان را نیز در برنامه ها لحاظ کنیم تا الهام بخش باشیم.
منادی همچنین به تفاوتهای لهجهای و پوششی در تعاملات با عراق اشاره کرد و گفت: هنرمند ما ما نماینده استانی است با سابقه ایثار، شهادت، تشیع، تمدن و هویتمان نباید در تعاملات فراموش شود.
وی با ذکر خاطرهای از یک همایش علمی در دانشگاه عراق، بر اهمیت تسلط هنرمندان بر محتوای فرهنگی تأکید کرد: یکی از هنرمندان خوزستانی، در ارائهای 10 دقیقهای، بهجای موضوعات رایج از شاهنامه و جلوههای حماسی آن در ادبیات عاشورایی سخن گفت. ارائه او به زبان عربی با تسلط بر تاریخ و مولفه های فرهنگی ایرانی و اسلامی با استقبال مخاطبان روبهرو شد. این نشان میدهد اگر هنرمند شناخت داشته باشد، میتواند نماینده یک جریان تمدنی باشد.
منادی با اشاره به اینکه تعامل فرهنگی باید راهبردی، هدفمند و مبتنی بر شناخت باشد، گفت: تا زمانی که برنامهها پراکنده، مقطعی و بدون شناخت باشند، نمیتوان انتظار موفقیت ویژه و چشمگیری داشت.
این استاد دانشگاه با انتقاد از بخشینگری در تعاملات فرهنگی تأکید کرد: نباید نگاهمان صرفاً دانشگاهی باشد. عراق فقط دانشگاه نیست. عراق یعنی هنرمند، یعنی مردم. اگر فضا باز شود و گفتمان شکل بگیرد، هر کسی مشابه خود را پیدا میکند. کارگردان ما میتواند فیلمی بسازد که هم فرهنگ ما را بازتاب دهد و هم با ذائقه مخاطب عراقی تطبیق داشته باشد.
منادی با تأکید بر اهمیت تطبیق فرهنگی تصریح کرد: تطبیق بهمعنای از دست دادن هویت نیست. ما باید از کرامت، سادگی، بیتکلفی و گرمی مردم عراق یاد بگیریم. جلسات شعر، محافل قرآنی، تعاملات خانوادگی اینها ظرفیتهایی هستند که باید دیده و آموخته شوند. این همان معنای آیه شریفه ‘لِتَعارَفوا’ است؛ ما برای شناخت یکدیگر آفریده شدهایم.
وی با اشاره به مسئولیت هنرمندان ایرانی در تعاملات فرهنگی خاطرنشان کرد: هنرمند ما باید بداند که با یک عقبه فرهنگی وارد گفتوگو میشود. اگر به این عقبه مسلط باشد، میتواند با اعتمادبهنفس تعامل کند. همانطور که یکی از اساتید دانشگاه بصره به طنز گفت: ما مهمان دعوت کردیم، همه سخنرانیها عربی بود، لااقل یکی فارسی صحبت میکرد چون دوست داشتیم زبان فارسی را بشنویم. این یعنی باید به پروتکلهای فرهنگی هم توجه کنیم.
این فعال فرهنگی با اشاره به لزوم مشارکت همه اقوام و مناطق در تعاملات فرهنگی گفت: وقتی از ما دعوت میشود، باید هنر بختیاری، هنر شهرستانها و همه ظرفیتهای محلی نیز حضور داشته باشند. اینها مصاحبه یا نمایش نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی ماست.
تمدن بینالنهرین، بستر پیوند فرهنگی ایران و عراق است
شهباز گهروئی دستیار معاون راهبردی حوزه هنری در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه در سالیان متمادی به واسطه اشتراکات فرهنگی و اجتماعی پیوستگی و پیوند عمیق میان ایران و عراق وجود داشته است، اظهار داشت: عراق را باید بهعنوان یک پهنه فرهنگی در نظر گرفت که ریشههای آن به تمدن بینالنهرین بازمیگردد. این تمدن، وجه مشترکی میان ایران و عراق ایجاد کرده و موجب شده است که پیوندی عمیق میان دو ملت شکل بگیرد.
وی بیان کرد: با گذشت سالها، مرزهای جغرافیایی و اجتماعی نتوانستهاند این پیوستگی را از بین ببرند. این ارتباط نهتنها در سطح فیزیکی بلکه در حوزههای فرهنگی، هنری و ادبی نیز وجود داشته و همچنان ادامه دارد.
دستیار معاون راهبردی حوزه هنری با اشاره به تلاش جریانهای سرمایهداری برای گسستن این پیوند عنوان کرد: جریان سرمایهداری جهانی همواره در پی آن بوده است که پیوستگی میان ملتها را از بین ببرد، زیرا موفقیت آن در گرو جدایی مردم از یکدیگر است. اگر ملتها احساس مشترک نداشته باشند، فرهنگ نیز که با احساسات و تخیل سر و کار دارد، تضعیف میشود.
گهروئی با بیان اینکه فرهنگ، هنر و ادبیات نقش جدی در ایجاد محبت و الفت میان ملتها ایفا میکنند، عنوان کرد: این ارتباط حسنه میان مردم ایران و عراق، بهویژه در جنوب غرب ایران، ریشه در اشتراکات هنری و ادبی دارد که در طول تاریخ شکل گرفته و همچنان پابرجا مانده است.
وی با اشاره به نقش انقلاب اسلامی در تقویت این پیوند، تصریح کرد: انقلاب اسلامی تحولی عظیم در همه عرصهها به وجود آورد که یکی از مهمترین آنها حوزه هنر بود. این تحول موجب شد تا مرزهای فرهنگی و هنری میان ایران و عراق بیش از پیش به هم نزدیک شوند.
دستیار معاون راهبردی حوزه هنری درخصوص ظرفیت هنرهای زنده برای ایجاد تبادلات فرهنگی و تعاملات اجتماعی خاطرنشان کرد: در پنج دهه اخیر، بهویژه پس از جنگ تحمیلی، شاهد افزایش تعاملات فرهنگی میان هنرمندان ایرانی و عراقی بودهایم. این تعاملات در قالب جشنوارهها، رویدادهای هنری و رفتوآمدهای مستمر شکل گرفتهاند، هنرهایی مانند تئاتر و موسیقی به دلیل ماهیت حضوریشان، ظرفیت بالایی برای ایجاد همبستگی میان ملتها دارند. در تئاتر، عوامل اجرایی باید حضور داشته باشند و همین حضور باعث شکلگیری تعاملات اجتماعی و تبادل فرهنگی میشود.
وی یکی از ظرفیتهای مهم فرهنگی را پیادهروی اربعین دانست و ابراز داشت: اربعین خود فصلی مستقل برای بررسی دارد. همچنین رخدادهای دوران دفاع مقدس نیز در تقویت تمدن مشترک ایران و عراق نقش مؤثری ایفا کردهاند.
تبادل فرهنگی بدون پیوست فکری و اقتصادی پایدار نمیماند
دستیار معاون راهبردی حوزه هنری در ادامه با تأکید بر ضرورت طراحی استراتژی تبادل فرهنگی از خودباختگی فرهنگی بهعنوان یکی از موانع تعامل مؤثر با عراق یاد کرد و گفت: خودباختگی فرهنگی یعنی کمبودن تبادل. امروز با توجه به ظرفیت شبکههای اجتماعی و قالبهای متنوع رسانهای، باید فعال شویم. شعر، تئاتر، موسیقی و دیگر هنرها ابزارهای تبادلاند، بهویژه در منطقهای با ویژگیهای خاص فرهنگی مثل جنوب عراق است.
وی با اشاره به ضرورت پیوست اقتصادی در تعاملات فرهنگی عنوان کرد: منظور از پیوست اقتصادی صرفاً پول نیست، بلکه فکر اقتصادی است. اگر تعامل فرهنگی فاقد پیوست اقتصادی باشد، پایدار نمیماند.در دانشگاهی که اخیراً حضور داشتیم، یکی از هنرمندان ایرانی ارائهای داشت که از اشتراکات فرهنگی شروع کرد و با قدرت علمی و هنری، مخاطبان را تحت تأثیر قرار داد با وجود اینکه از نظر جایگاه علمی همتراز نبودند، ارائه او بسیار قوی بود.
شهباز با اشاره به آمادگی دانشگاههای عراق برای میزبانی گروههای هنری ایرانی بیان کرد: ما میتوانیم گروههای هنری را از عراق به ایران بیاوریم و بالعکس. نقش میزبان را باید جدی بگیریم، حتی از نظر مالی. اگر این تبادل استمرار پیدا کند، میتواند به یک جریان فرهنگی مؤثر تبدیل شود.
دستیار معاون راهبردی حوزه هنری با اشاره به ظرفیت فرهنگی اربعین افزود: اربعین بستری برای شکلگیری تعاملات فرهنگی است. هر اتفاق فرهنگی، هنری یا حتی غیرهنری که در این فضا رخ دهد، باید تقویت شود. برخی افراد حاضرند در فضای مذهبی هزینه کنند، چون آن را نذر میدانند.
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: تبادل فرهنگی یعنی یافتن اشتراکات، دست گذاشتن روی آنها و انتقال داشتههای خود به طرف مقابل در یک تعامل سازنده. این نیازمند استراتژی مشخص است؛ نه صرفاً اجرای برنامههای پراکنده. اگر این نگاه راهبردی شکل بگیرد، تبادل فرهنگی میتواند به یک جریان پایدار و مؤثر تبدیل شود.
حضور فرهنگی استانها در عراق نیازمند تسهیلگری نهادهای رسمی است
، امیر عبیداوی با اشاره به تجربههای میدانی خود در استان بصره و سایر مناطق عراق، به آسیبشناسی وضعیت حضور فرهنگی استان خوزستان در تعاملات بینالمللی پرداخت.
به گفته وی با وجود ظرفیتهای گسترده فرهنگی، هنری و تمدنی در خوزستان، این استان در مقایسه با استانهایی مانند قزوین و اصفهان، حضور بسیار کمرنگتری در رویدادهای فرهنگی عراق داشته است.
این فعال فرهنگی با استناد به اظهارات رایزن فرهنگی ایران در بصره، اظهار داشت: در حال حاضر بیش از 30 کشور در بصره سرمایهگذاری فرهنگی کردهاند. این در حالی است که حضور استان خوزستان با وجود هممرزی و اشتراکات عمیق فرهنگی با جنوب عراق، بسیار محدود بوده است. این یک فرصت از دسترفته است که باید برای آن چارهاندیشی شود.
عبیداوی با تأکید بر نقش نهادهای دولتی در ایجاد بسترهای لازم برای فعالیت هنرمندان، عنوان کرد: بستر تعامل را باید مسئولان فراهم کنند، اما متأسفانه پیچیدگیهای اداری و نبود نقش تسهیلگر از سوی دستگاههای اجرایی، باعث شده است که بسیاری از فرصتها به معضل تبدیل شوند. گاهی انرژیای که صرف عبور از موانع اداری میشود، از خود اجرای برنامه بیشتر است.
این فعال فرهنگی همچنین به نقش گروههای مردمی و موسسات خصوصی در پیشبرد دیپلماسی فرهنگی اشاره داشت و عنوان کرد: گروههای مستقل فرهنگی و هنری، بهویژه در حوزه موسیقی و آواز، توانستهاند حضوری مؤثرتر در عراق داشته باشند. این گروهها، چون وابسته به ساختارهای رسمی نیستند، با انعطاف بیشتری عمل میکنند. در مقابل، گروههای وابسته به نهادهای دولتی، بهدلیل بروکراسی سنگین، کمتر موفق به حضور در رویدادهای بینالمللی میشوند.
وی با اشاره به تجربه برگزاری برنامههای فرهنگی در ایام اربعین، خاطرنشان کرد: اگرچه برنامههای متعددی در این ایام برگزار میشود، اما بهدلیل نبود راهبرد مشخص، بسیاری از این برنامهها در ازدحام مراسم زیارتی گم میشوند. ما به جای اجرای چند برنامه کوتاهمدت و پراکنده در مسیر پیادهروی، نیازمند طراحی برنامههای شاخص، هدفمند و ماندگار هستیم.
عبیداوی همچنین به ظرفیتهای مغفولمانده هنرهای تجسمی در خوزستان اشاره کرد و افزود: هنرهای تجسمی، علاوه بر تنوع بالا، هم در حوزه اقتصاد هنر و هم در ایجاد ارتباطات فرهنگی مؤثرند. جامعه آماری هنرمندان تجسمی در خوزستان بسیار گستردهتر از سایر رشتههاست. این ظرفیت باید در تعاملات فرهنگی با عراق بهکار گرفته شود.
این فعال فرهنگی با تأکید بر لزوم تدوین یک استراتژی فرهنگی منسجم برای تعامل با عراق گفت: اگر برنامهریزی درستی صورت گیرد، میتوان از ظرفیت گروههای سرود، تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی برای حضور پررنگتر در عراق بهره برد. اما تا زمانی که نگاهها انفعالی و مقطعی باشد، نمیتوان انتظار تأثیرگذاری جدی داشت.
در ادامه میزگرد، امیر عبیداوی با اشاره به تجربههای میدانی خود در استان بصره و سایر مناطق عراق، به آسیبشناسی وضعیت حضور فرهنگی استان خوزستان در تعاملات بینالمللی پرداخت.
به گفته وی با وجود ظرفیتهای گسترده فرهنگی، هنری و تمدنی در خوزستان، این استان در مقایسه با استانهایی مانند قزوین و اصفهان، حضور بسیار کمرنگتری در رویدادهای فرهنگی عراق داشته است.
این فعال فرهنگی با استناد به اظهارات رایزن فرهنگی ایران در بصره، اظهار داشت: در حال حاضر بیش از 30 کشور در بصره سرمایهگذاری فرهنگی کردهاند. این در حالی است که حضور استان خوزستان با وجود هممرزی و اشتراکات عمیق فرهنگی با جنوب عراق، بسیار محدود بوده است. این یک فرصت از دسترفته است که باید برای آن چارهاندیشی شود.
عبیداوی با تأکید بر نقش نهادهای دولتی در ایجاد بسترهای لازم برای فعالیت هنرمندان، عنوان کرد: بستر تعامل را باید مسئولان فراهم کنند، اما متأسفانه پیچیدگیهای اداری و نبود نقش تسهیلگر از سوی دستگاههای اجرایی، باعث شده است که بسیاری از فرصتها به معضل تبدیل شوند. گاهی انرژیای که صرف عبور از موانع اداری میشود، از خود اجرای برنامه بیشتر است.
این فعال فرهنگی همچنین به نقش گروههای مردمی و موسسات خصوصی در پیشبرد دیپلماسی فرهنگی اشاره داشت و عنوان کرد: گروههای مستقل فرهنگی و هنری، بهویژه در حوزه موسیقی و آواز، توانستهاند حضوری مؤثرتر در عراق داشته باشند. این گروهها، چون وابسته به ساختارهای رسمی نیستند، با انعطاف بیشتری عمل میکنند. در مقابل، گروههای وابسته به نهادهای دولتی، بهدلیل بروکراسی سنگین، کمتر موفق به حضور در رویدادهای بینالمللی میشوند.
وی با اشاره به تجربه برگزاری برنامههای فرهنگی در ایام اربعین، خاطرنشان کرد: اگرچه برنامههای متعددی در این ایام برگزار میشود، اما بهدلیل نبود راهبرد مشخص، بسیاری از این برنامهها در ازدحام مراسم زیارتی گم میشوند. ما به جای اجرای چند برنامه کوتاهمدت و پراکنده در مسیر پیادهروی، نیازمند طراحی برنامههای شاخص، هدفمند و ماندگار هستیم.
عبیداوی همچنین به ظرفیتهای مغفولمانده هنرهای تجسمی در خوزستان اشاره کرد و افزود: هنرهای تجسمی، علاوه بر تنوع بالا، هم در حوزه اقتصاد هنر و هم در ایجاد ارتباطات فرهنگی مؤثرند. جامعه آماری هنرمندان تجسمی در خوزستان بسیار گستردهتر از سایر رشتههاست. این ظرفیت باید در تعاملات فرهنگی با عراق بهکار گرفته شود.
این فعال فرهنگی با تأکید بر لزوم تدوین یک استراتژی فرهنگی منسجم برای تعامل با عراق گفت: اگر برنامهریزی درستی صورت گیرد، میتوان از ظرفیت گروههای سرود، تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی برای حضور پررنگتر در عراق بهره برد. اما تا زمانی که نگاهها انفعالی و مقطعی باشد، نمیتوان انتظار تأثیرگذاری جدی داشت.
عراق در مرحله گذار فرهنگی است / ضرورت هدفگذاری برای مخاطب خاص و سرمایهگذاری بر چهرههای مؤثر
عبیداوی با اشاره به وضعیت فرهنگی عراق، این کشور را در «مرحله گذار» توصیف کرد و عنوان داشت: مردم عراق بسیار علاقهمند به فعالیتهای فرهنگیاند، اما خودشان هم اذعان دارند که در مرحله گذار قرار دارند. بهویژه در حوزههایی مانند فیلم، سریال و شعر این یعنی فرصت برای نقشآفرینی ما وجود دارد.
وی با تأکید بر سادگی سبک زندگی مردم جنوب عراق بیان کرد: زندگی آنها بیتکلف است، اما در حال جهانی شدناند. شهروند عراقی امروز، همان شبکههایی را دنبال میکند که یک شهروند ایرانی یا افغان دنبال میکند؛ بنابراین تأثیرپذیری فرهنگی اجتنابناپذیر است.
این فعال فرهنگی با اشاره به پیشبینی کارشناسان درباره همسانسازی ذائقه جهانی تصریح کرد: تا چند سال آینده، مردم جهان سبد غذایی و علایق مشابهی خواهند داشت. امروز لباسی که در نیویورک پوشیده میشود، در ایران و عراق هم دیده میشود. حتی در روستاها پیتزا فروشی راه افتاده. پس بهجای مقاومت، باید از این موج جهانی شدن برای انتقال فرهنگ خودمان استفاده کنیم.
وی با تأکید بر اینکه ظرفیت فرهنگی بهتنهایی کافی نیست، افزود: در مخاطبشناسی، نباید فقط عامه مردم را مدنظر قرار دهیم. جامعه فرهنگی و هنری عراق، جامعهای نخبهگراست. اگر مخاطب خاص را هدفگذاری کنیم، برنامهریزیها دقیقتر و مؤثرتر خواهد بود.
این فعال فرهنگی با اشاره به ظرفیت دانشگاهی عراق تصریح کرد: دانشکده هنر، با جایگاه علمی بالا، میزبان دانشجویان عراقی از شهرهای درجه 3 و 4 است. آنها بهدلیل شرایط گردشگری و آبوهوای مناسب، برای تحصیل به استانهای دیگر میآیند. اما زیرساختهای فرهنگی ما از جمله سالنهای اجرا، پاسخگوی این نیاز نیست.
عبیداوی به سرمایهگذاری عراقیها در صنعت سریالسازی ترکیه خاطرنشان کرد: عراقیها چند سالی است که سریالهایی به سبک ترکیه تولید میکنند؛ برخی با 300 تا 400 قسمت. این سبک جدید، در حال تعریف ذائقه تازهای برای مردم عراق است اما ما هنوز در حوزه فیلم ورود جدی نکردهایم.
وی با ذکر نمونهای از موفقیت یک فیلمساز اهوازی گفت: محمدرضا فرطوسی، فیلمسازی از اهواز، با مستندهایی درباره جنگ ایران و عراق، چندین جایزه بینالمللی کسب کرده است. این افراد ظرفیتهای مؤثری هستند که باید روی آنها سرمایهگذاری شود.
این فعال فرهنگی همچنین به موضوع ترجمه اشاره کرد و ابراز داشت: در سالهای اخیر، بیش از 10 عنوان از رمانهای عراقی توسط مترجمان ایرانی ترجمه شدهاند. این افراد، روشنفکرانی هستند که برخی از آنها مذهبیاند. این ظرفیتها باید در تعاملات فرهنگی بهکار گرفته شوند.
عبیداوی در جمعبندی سخنان خود تأکید کرد: تعاملات فرهنگی نباید موردی باشد. باید همه جوانب دیده شود و برنامهریزی منسجم صورت گیرد.
شعر اهوازی؛ رسانه اصلی جنوب عراق / ضرورت شناخت مخاطب و طراحی مدل فرهنگی بومی
جعفر سواعدی یکی دیگر از کارشناسان حاضر در میزگرد، با اتکا به تجربه چندساله زندگی در عراق و رصد مستمر رسانههای عراقی به اهمیت شناخت دقیق مخاطب و نقش بیبدیل شعر در فرهنگ جنوب عراق پرداخت و اظهار داشت: اگر بخواهیم سهمی در فرهنگ عراق داشته باشیم، باید از مسیر رسانه وارد شویم و در جنوب عراق، شعر رسانه اصلی است.
وی با اشاره به فراگیر شدن شعر یک شاعر اهوازی در فضای مجازی عراق عنوان کرد: شاعر اهوازی، شعری درباره حضرت فاطمه (س) خواند که رسانههای عراقی را تحت تأثیر قرار داد. این شعر، چندین برابر یک گروه موسیقی دیده شد. سبکهای شعری اهواز بهویژه شعر شعبی در جنوب عراق محبوباند. آنها شعر را میپرستند؛ این نقطه قوت ماست.
سواعدی با تأکید بر تفاوت فرهنگی میان جنوب و مرکز عراق بیان کرد: در جنوب عراق، فرهنگ غالب شیعی و ساده است. مداحیها، شعرهای مرتبط با اهل بیت و سبکهای محلی بیشترین تأثیر را دارند. در مقابل، تئاتر و سینما بیشتر در بغداد دیده میشود. فرهنگ جنوب، بیتکلف و آمیخته با هنر بومی است و ما نباید با مدلهای غربی وارد این فضا شویم.
این فعال فرهنگی با اشاره به تجربه حضور شاعران اهوازی در جشنوارههای عراق عنوان کرد: در یکی از مهرجانهای عراق، بهترین ارائه را یک شاعر اهوازی داشت. با وجود حضور شعرای برجسته عراق، آن نشست بهدلیل زبان محلی و شناخت دقیق از رسوم مخاطب موفق بود، این نشان میدهد که اگر مدل فرهنگی ما بومی باشد، نیازی به تبلیغ و فشار نیست؛ خودش دیده میشود.
وی همچنین به ظرفیت فرهنگی شهر عماره اشاره کرد و تصریح کرد: عماره ظرفیت بیشتری از بصره دارد. مردم آنجا سادهترند، اشتراکات بیشتری با ایران دارند و حرف ایرانیها را راحتتر میپذیرند؛ اما ما هنوز نمیدانیم مخاطب عراقی دقیقاً چه میخواهد و چگونه باید برایش محتوا آماده کنیم.
سواعدی با انتقاد از نبود مدل فرهنگی مشخص در استان و کشور افزود: هرکس بر اساس تجربه شخصیاش عمل میکند؛ یکی گروه برده، یکی همایش برگزار کرده، یکی برنامه اجرا کرده. اما جایی نیست که این تجربهها را تبدیل به یک مدل منسجم و قابل اقناع کند. ادبیات ما در این تعاملات هنوز تعریف نشده است.
این فعال فرهنگی همچنین گریزی به موضوع تعامل فرهنگی با آذربایجان زد و ادامه داد: در تعامل با آذربایجان هم همین ضعف را داریم با وجود جمعیت ترکزبان داخل کشور و اشتراکات مذهبی، هنوز نمیدانیم چگونه باید با آنها ارتباط فرهنگی برقرار کنیم. مردم آذربایجان، امام جمعه اردبیل را بهعنوان چهره محبوب دنبال میکنند، اما هنرمند ما که از اردبیل میرود، در جریان فرهنگی آنها حل میشود، نه اینکه پیام خودش را منتقل کند.
هنرمند ایرانی صاحب پیام است
وی تأکید کرد: هنرمند ایرانی صاحب پیام است. باید بداند که در حوزه شعر، موسیقی، خطابه و هنرهای دیگر، سبک دارد، قدرت دارد و باید این را اثبات کند. اما متأسفانه در بسیاری موارد، هنرمند ما نمیداند که دارد وارد یک فضای تمدنی میشود. این فقدان شناخت، ناراحتکننده است.